کد مطلب:106635 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:156

نامه 011-به گروهی از سپاهیان











[صفحه 643]

از سفارشهای امام كه به جمعی از لشكریانش فرمود، هنگامی كه آنها را به سوی دشمن فرستاده بود: عین: جاسوس طلیعه الجیش: كسی كه برای اطلاع از حال دشمن فرستاده می شود نفض الشعاب: جستجو كردن شكافهای كوه خمر: چیزی كه تو را مخفی كند از قبیل درخت و كوه غیر آن اشراف: جمع شرف: مكان مرتفع. صیاصی الجبال: بلندیها و اطراف كوهها. قبلها: حرف اول و دوم مضموم یا اول مضموم و دوم ساكن: جلو مكانهای مرتفع. كمین: فرد، یا جمعیتی كه در حیله ی جنگی خود را پنهان می كند تا غفله بر دشمن فرود آید. كتیبه: لشكر تعبیه: گردآوری و آماده كردن لشكر دهم: تعداد زیاد معسكر: به فتح كاف: لشكرگاه هضاب: جمع هضبه: كوه پهن شده بر روی زمین كفه: دایره ای شكل غرار: خواب اندك مضمضه: پیدایش چرت در چشم و كنایه از كم خوابی است. ترسه: جمع ترس: سپر رقباء: حافظان سفح الجبل: پایین كوه، جایی كه آب در آن، می ریزد اثناء الانهار، جمع ثنی: محل تلاقی رودخانه ها ردء: یاور در جنگ (هنگامی كه بر دشمن فرود آمدید، یا او بر شما فرود آمد، باید لشگرگاهتان را در جاهای بلند، یا پایین كوهها، و كنار رودخانه ها قرار دهید، تا شما را كمك باشد و دیگران را

از دسترسی به شما باز دارد، باید از یكسو یا دو سو بر دشمن بتازید، و در بلندی كوهها، و لای تپه های مسطح برای خود نگهبانان و دیدبانها بگذارید، تا دشمن به سوی شما چه از جایی كه می ترسید و چه از جایی كه ایمن هستید نتواند بیاید. آگاه باشید كه جلوداران لشكر دیدبانهای ایشانند و دیدبانهای جلوداران، جاسوسانشان می باشند، از پراكندگی برحذر باشید، پس هرگاه خواستید به جایی فرود آیید و هرگاه كوچ كنید به اتفاق كوچ كنید، و هرگاه شب شما را فرا گرفت، نیزه ها را دایره وار قرار دهید و به خواب نروید مگر اندكی، یا تنها چرتی كه فقط چشمتان گرم شود.) هنگامی كه امام (ع) لشكری به سركردگی زیاد بن نضر حارثی همراه شریح بن هانی از نخیله ی كوفه به سوی شام فرستاد، در بین راه میان آن دو نفر اختلاف افتاد و هر كدام به شكایت از دیگری برای حضرت نامه ای نوشتند، حضرت در پاسخ هر دو این نامه را نوشتند كه برگزیده اش ترجمه شد، ولی آغازش این بود: (پس از حمد خدا و نعت رسول، من زیاد بن نضر را جلودار و فرمانده لشكر و شریح را بر قسمتی از آن امیر قرار داده ام، حال اگر هر دو با هم باشید زیاد فرمانده كل است و اگر از هم جدا شدید هر كدامتان فرمانده گروهی هستید ك

ه برای شما مشخص كرده ام، و بدانید كه جلوداران جمعیت جاسوسان آنان و جاسوسان جلوداران، آنها هستند كه برای اطلاع بر دشمن فرستاده می شوند، پس وقتی كه از بلاد خود بیرون شدید و به سرزمین دشمن نزدیك، پس غفلت نكنید از این كه اشخاصی را جلو بفرستید كه شكاف كوهها و لای درختان و مخفیگاهها از هر طرف را جستجو كنند، كه مبادا دشمن، شما را فریب بدهد، یا در كمین شما قرار گیرد، و لشكر را به راه نیاندازید مگر از طرف صبح تا شب و آمادگی كامل، كه اگر گروهی به شما حمله آوردند یا مكروهی شما را فرا گرفت خودتان را قبلا مجهز و آماده كرده باشید. سپس به دنبال این عبارت، جمله ی اول سخن بالا، می آید: فاذا نزلتم... او امن، و بعد می فرماید: شما را از تفرقه و جدایی برحذر می دارم، پس اگر خواستید به جایی فرود آیید، با هم فرود آیید و هرگاه بخواهید كوچ كنید به اتفاق كوچ كنید و موقعی كه شب شما را فرا گرفت و فرود آمدید، لشكر خود را در حصار نیزه و سپرها قرار دهید پس آنها كه در اطراف لشكر نصب كرده اید به جای مدافعان و تیراندازان خواهند بود، آری این كار را انجام دهید تا شما را غفلت فرا نگیرد و فریب دشمن را نخورید زیرا هیچ قومی در شب یا روز، لشكر خود را

در احاطه ی نیزه ها و سپر قرار نداد مگر این كه گویی لشكر در دژهای محكم قرار گرفته است، لشكرتان را خودتان حراست كنید، تا هنگام صبح جز اندكی نخوابید یا فقط چرتی بزنید كه چشمتان گرم شود و پیوسته چنین باشید تا با دشمن روبرو شوید، هر روز كسی را بفرستید كه مرا از حالتان آگاه كند، زیرا من به سرعت در پی شما می آیم، البته آنچه خدا می خواهد همان می شود، آرامش خود را در جنگ حفظ كنید و عجله نداشته باشید مگر پس از اتمام حجت و فرصت دادن به دشمن، تا من به شما نرسیده ام جنگ نكنید مگر، فرمان من به شما برسد و یا این كه دشمن آغاز به حمله كند، انشاءالله.) اول این نامه كه پس از ترجمه ی نامه ی متن ذكر شد، واضح و روشن است جز این كه در عبارت نكته ای است كه باید مورد توجه واقع شود، آنجا كه از راه انداختن لشكر در غیر وقت صبح نهی می كند، حرف الا را با فاصله ی كوتاه، تكرار كرده و هر دو مفید حصر هستند اولی حصر در وقت و دومی حصر در حالت آمادگی و نظم كامل می باشد. در مجموع این نامه قوانین كلی و بسیار سودمندی از تعالیم و چگونگی فنون جنگی وجود دارد كه اولا دلیل روشنی بر دروغگویی كسانی است كه مدعی آگاه نبودن امام از رموز جنگ بوده اند، چنان كه

در خطبه های گذشته خود حضرت این جریان را از طایفه ی قریش حكایت فرمود، و ثانیا كاربرد این تعالیم در جنگ، مستلزم پیروزی بر دشمن است و در این فصل از خطبه كه در متن آمده مقداری از آنها ذكر شده است كه اكنون شرح می دهیم: 1- نخست این كه هنگام برخورد با دشمن، لشكرگاه خود را جلو مكانهای بلند و پایین كوهها و محل تلاقی رودخانه ها قرار دهند، و علت این امر را چنین فرموده است كه این اماكن شما را از ناحیه ی پشت سر محافظت می كند و از حمله ی دشمن بر شما جلوگیری می كند. 2- دوم آن كه تماما از یك سو بر دشمن حمله كنند و اگر نشد دو نیمه شوند و از دو سوی متقابل آغاز به جنگ كنند چنان كه هر گروه در مقابله ی با دشمن، طرف پشت گروه دیگر را هم حفظ می كند، زیرا در این صورت اجتماعشان محفوظ می ماند، اما اگر از جهات مختلف حمله كنند از هم دیگر دور و متفرق می شوند و این امر باعث ضعف و زبونی آنها می شود. 3- برای محافظت خودشان اشخاصی را در مكانهای بلندی قرار دهند تا دشمن از جایی كه گمان می رود و از جایی كه گمان نمی رود بر آنان نتازد. 4- باید بدانند كه جلوداران لشكر دشمن، جاسوس آنها می باشند و جاسوسهای جلوداران، ماموران اطلاعاتی آنها هستند پس وقت

ی كه مقدمه و ماموران اطلاعاتی را دیدند، غافل نباشند بلكه خود را مهیا كنند، زیرا پیدا شدن آنان نشانه ی نزدیك بودن دشمن و هجوم است. 5- لشكریان خود را از به هم پاشیدگی برحذر می دارد و امر می كند كه در دو حالت فرود آمدن و كوچ كردن با هم باشند و از همدیگر جدا نشوند، كه علتش روشن است. 6- به آنان دستور می دهد كه هنگام استراحت در لشكرگاه، شمشیرها و نیزه های خود را در اطرافشان دایره وار بر زمین نصب كنند و مانند اشخاص مطمئن و بی خطر به خواب راحت نروند تا بتوانند با این دو دستورالعمل، خود را حفظ كنند و دشمن برای حمله غافلگیرانه، از خواب آنان استفاده نكند.


صفحه 643.